محمدرضا مستشار، گوینده باسابقه رادیو، سال‌ها پیش در خانه‌ای بزرگ شد که اجازه نداشت در آن رادیو باشد. اما همان ممنوعیت، او را به صدای استاد کسایی و جادوی رادیو وابسته کرد؛ تا جایی که حالا صدای خودش بخشی از حافظه صوتی چند نسل شده است.

به گزارش رسانه شهر تی وی، محمدرضا مستشار از گویندگان با سابقه رادیو است که فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1352 آغاز کرده و در دهه‌های مختلف، گویندگی در برنامه‌های گوناگون شبکه‌های رادیویی را تجربه کرده است. او فارغ‌التحصیل رشته مهندسی طراحی و معماری داخلی است، اما رادیو را نه تنها به‌عنوان شغل، بلکه به‌عنوان عشق اول و همیشگی‌اش می‌داند. مستشار می‌گوید هرگز از گویندگی و کار شبانه در رادیو خسته نشده، چون کاری را انجام می‌دهد که با دل و جان دوست دارد.

چگونه یک معمار، گوینده رادیو شد؟

مستشار در پاسخ به اینکه با وجود تحصیل در رشته معماری، چگونه وارد رادیو شد، گفت: «از ابتدا فعالیت هنری‌ام را با دوبله، گویندگی و فیلم‌سازی آغاز کردم. در مقطعی هم برای ادامه تحصیل در رشته دکوراسیون و معماری داخلی به ایتالیا رفتم. البته به این حوزه علاقه‌مند بودم، اما همیشه گویندگی، اولویت اصلی زندگی‌ام بود. سال‌هاست در کنار گویندگی، به کار طراحی داخلی هم مشغولم.»

اولین بار که رادیو شنیدید یادتان هست؟

او درباره اولین مواجهه‌اش با رادیو، خاطره‌ای شنیدنی تعریف کرد: «سال اول دبستان بودم. پدرم اجازه نمی‌داد در خانه رادیو داشته باشیم، اما صبح‌ها قبل از مدرسه، کنار پنجره خانه همسایه می‌رفتم و به صدای نی استاد حسن کسایی که از رادیو ایران پخش می‌شد، گوش می‌دادم. همان “سلام صبحگاهی” استاد، دل مرا برد و عاشق رادیو شدم.»

اجرای زنده، انرژی مضاعف می‌دهد

مستشار که هم‌اکنون گوینده برنامه‌های مختلف در رادیو فرهنگ است، درباره علاقه‌اش به این حوزه گفت: «علاوه بر برنامه “چهارباغ”، اجرای برنامه‌های “شبستان” و “در آستان جانان” (ویژه اذان صبح) را هم برعهده دارم. سال گذشته برنامه “نان و نمک” را داشتم که درباره طب سنتی بود و خودم هم کارشناس آن بودم چون در زمینه گیاه‌شناسی هم تخصص دارم.»

او درباره علاقه‌اش به فرهنگ و ارتباط مخاطب‌محور رادیو چنین گفت: «برنامه‌های فرهنگی همیشه برایم جذاب بوده‌اند. مخاطبان در برنامه‌هایی مثل “چهارباغ” مشارکت می‌کنند، شعر می‌فرستند، پیام می‌دهند و این ارتباط دوطرفه برایم ارزشمند است. از طرفی، چون به ادبیات و شعر علاقه دارم، رادیو فرهنگ بهترین جایگاه برای من است.»

از خواستگاری تا انقلاب در استودیو رادیو

وقتی از او درباره خستگی از شب‌کاری و کار مداوم پرسیدیم، با لبخند گفت: «اگر عاشق کارت باشی، خسته نمی‌شوی. روز 22 بهمن 1357 در مشهد بودم. با مادرم و خواهرم به خواستگاری رفته بودیم. در راه بازگشت، در ترافیک، رادیوی ماشین را روشن کردم و صدای مرحوم احمد کسیلا پخش می‌شد که می‌گفت: “این صدای راستین انقلاب است.” همان‌جا تصمیم گرفتم به رادیو بروم. خانواده را پیاده کردم و مستقیم به استودیو رفتم. تا 14 اسفند همان‌سال، تمام وقت در رادیو بودم و به‌تنهایی برنامه اجرا می‌کردم. مادرم می‌گفت تنها راهی که می‌توانستم بفهمم زنده‌ای، این بود که رادیو را روشن کنم و صدایت را بشنوم!»

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 + هفده =

دیدگاه داستان فیلم را اسپویل می‌کند؟

pwa

وب اپلیکیشن شهر تی وی را همین الان میتوانید به صفحه اصلی گوشی خود اضافه کنید.

خانه
ارسال سوژه
پنل کاربری
جستجو